گلخونه من

شاعر دهه دوره نوجوونیه ما میفرمان که:

ولی چقد آخه باز باید از گلها گفت ؟
حرفهای دلو پنهونی تو قصّه ها گفت طلسم شرممو باید که بشکنم
اگه دل بزاره حرفمو اینبار بزنم گل و گلدون بهونن ، باد بارون بهونن
شب و ستاره و مهتاب و آسمون بهونن اگه میگم برات از دل خستم
بهونست که بگم ... گل و گلدون بهونن ، باد بارون بهونن

بعلههه این مقدمه بود که دوباره فخر فروشی کنم و عکس باغچه و گلدونهای عزیزمو براتون به نمایش بگذارم خخخ

 زده به سرم که انتحار براتون عکس بزارم:دی

خب چشماتونو ببندید که دارید به گلخانه سلطنتی من نزدیک میشیدالکی

میخام عکساشو گنده ببینید.پس برای اینکه بیشتر لذت ببرید رو لینک ها کلیک کنید بی زحمت.

از پله های حیات که میخاهید پایین بیایید دو تا شمعدونی ناز و جیگر به شما چشمک میزنن

شمعدونیا

یادتونه گفتم یه حوض داریم که با خاک پرش کردن؟این همون حوضه!منهتها توش سبزی خوردنی کاشتیم که ایشالا که از این نظر خودکفا شویمالبته هنوز کوچمولو هستن.ایشالا بزرگ شن بخوریمشون(شکلک آب دهن قوورت دادت)

حوض سبزی!

یه بار دیگه به همون عکس برگردید و اگر خانوم مرغه توی عکس رو ندیدی بهش توجه کنیدایشون به همراه شوهر و دو هووی خود در حیاط خانه ما سکونت دارن و از غذاهای باقیمانده ما تناول میکنند و به این ترتیب ما غذای دور ریز نداریمدر عوش همسر محترمشون صبح ها با صدای قوقولی قوقوی خود مارو از خواب بیدار میکنه و چنان قوقولی ای میکند که حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس رو هم دلش میخاد بیدار کنه

روی این حوض من چی گذاشتم؟؟

من سه تا حسن یوسف زیبا با رنگهای مختلف قرار دادم.

حسن1 

حسن2

حسن 3

حالا به خود باغچه میریم و از گلهای درونش لذت میبریم

این گلها اسمشونو نمیدونم:( ولی خیلی درشت و در دو رنگ زیبا هستند.زرد و بنفش

این یکی گل هم فکر میکنم گل میمونی باشه.دقیق اطلاع ندارم. در دو رنگ بنفش و سفید

گلهای رز صورتی و قرمز

و در نهایت یه گل که از قدیم الایام باهامون بوده و گلهای ریز یاسی رنگ میده.البته تو این عکس هنوز خوابه و اسمشم گل شبدر هست:)  کلیک. و گلهاش این شکلی هست

ایناهم کاکتوسای خواهری هستن که من به فرزندی قبولشون کردم:)) 

به ترتیب قد وایسادن کلیک

امیدوارم لذت برده باشین

اگه اسم بعضی از گلهارو بلد بودین به منم بگین جاهل از دنیا نرم