زمـ ـانی بر زمـ ــین
زمـ ـانی بر زمـ ــین

زمـ ـانی بر زمـ ــین

بیمار اخم های تو ام...حتی!

سوگلی است دیگر...گاهی دلش میخاهد یک نفر از پشت کوه یا بالای ابرها یا از دل خورشید یا از عمق دریا ،بلند شود بیاید گوشش را بگیرد و بگوید آدم حسابی!این چه طرز زندگی کردن است؟گند زدی به سیستم عامل حیاتی ات!بیا دستت رو بده به من خودم میبرم همه جا رو نشونت میدم.خودم بهت میگم چی غلطه چی درسته،خودم بهت میگم الان باید چی بگی،خودم بهت میگم الان نباید چی بگی،خودم حتی بهت میگم الان باید چی بپوشی!،خودم دوستت دارم اصلن،و تا منو داری غم نداری و تو تنها نیستی و تو کارت درسته و تو ماهی و تو گلشنی  و نور دلی و عشق منی و سوگلی منی و.. شترررررررق بخاباند دم گوشم تا از خواب بیدار شوم...:|


یه چیزیو نمیتونم تو زندگیم تحمل کنم(البته فقط یه چیز نیس،خیلی چیزا هست که الان فقط یکشو ذکر میکنم) و اون بی اعتناییه!حاضرم با یکی گلاویز شم ،اون بزنه من بزنم،حتی گیس و گیس کشی و چنگ و گاز و دندون ...ولی بی اعتنایی نکنه.یادمه وقتی بچه بودم از این میترسیدم که مامانم در مقابل خطاهام  هیچی نگه و انگار نه انگار.اخمش قابل هضم تر از بی تفاوتیش بود.حتی دعوا کردنش دوست داشتنی تر و قاطع تر و شیک تر  بود.

+میشه لطفا فقط یه نشونه ی یک اپسیلونی....؟

نظرات 2 + ارسال نظر
ریحون جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 19:17

آی گفتیا... من روانی یمشم وقتی یه نفر بی محلی میکنه... مخصوصا اگه اون طرف رو خیلی دوست داشته باشی...

عزیــــــزم
فکر کنم این صفت بین دخترا زیاد باشه.مام حساااااااس

الـــی ... شنبه 17 اسفند 1392 ساعت 14:09 http://goodlady.blogsky.com/

اخم کن آخر نمی‌دانی که وقتی ابرویت
چین می‌اندازد به پیشانی، چه می‌آید به تو....

به! که آن لبخند پنهانی چه می آید به تو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد