زمـ ـانی بر زمـ ــین
زمـ ـانی بر زمـ ــین

زمـ ـانی بر زمـ ــین

معجون درمانی!

 


چند هفته پیش  خانومی برای سخنرانی در مورد یک سری بیماری ها و راه حل طب سنتی برای درمانش در دانشگاه سمینار برگزار کرد.ولی تنها کاری که کرد ارجاع دادن ما به کتاب هایی بود که خودش نوشته بود.مثلا سوال میپرسیدیم که فلان چیزو چیکار کنیم؟میگفت اینو تو کتاب فلانم نوشتم.و فقط یک سری توضیحات سحطی داد.از اونجایی که به طب سنتی علاقه خــــــــیلی زیادی دارم رفتم دو تا از کتابای این خانومُ خریدم و تا به امروز مطالعه میکردم.

 

امروز تصمیم گرفتم یکی از معجون های درمانی این کتاب رو واسه خودم درست کنم.این معجون رو کلی تعریف کرده بود و از طعم دلنشین و رنگ زیباش!!! صحبت کرده بود.چشمتون روز بد نبینه معجون رو آماده کردم و جرعه اول رو که نوش جان کردم دنیا دور سرم چرخید.خدا بگم چیکارش نکنه.نامرد گفته بود ظاهر این معجون مثل شیرکاکائو هست در حالی که شبیه .....!(تشبیه این معجون از چهارچوب قوانین این وبلاگ خارج است) اگه ناراحتی قلبی یا مشکل خاص دیگه ای ندارید میتونید عکس این معجون!!رو در ادامه مطلب مشاهده کندی:| )

 

گلاب به روتون نیم ساعت فقط حالت تهوع .طوری که درد خودمُ فراموش کردم!

یک نصیحت از من به شما:هرکس براتون نسخه عجیب غریب پیچید اول بهش بگید جلو چشم شما درست کنه و خودش یه مقدار بخوره.اگه دیدید مشکلی پیش نیومد شما هم امتحان کنید:|

 

ادامه مطلب ...

روز رنگارنگ

امروز یه روز شاد و رنگی بود:)



 

کالبد شکافی مغز


حتما شنیده اید که میگویند اگر میخواهی تعمیر کار خوبی شوی همه اجزای یک وسیله را باز کن و دوباره ببند.اگر وسیله ای کم نیامد یا اضافه نماند مطمئنا تعمیر کار خوبی میشوی.

دوست داشتم یک بار کاسه سرم را باز کنم و تک تک  اعضایش را یکی یکی نگاه کنم.دوست داشتم وقتی میبندم بعضی چیزهارا خودم حذف کنم،یا یک سری امکانات تازه تر اضافه کنم،اصلا سیستمی از نو بسازم،آدمی جدید،با علایق جدید،با ویژگی های جدیدتر..

باید سنسورهای ضعیف تری را جایگزین این سنسورهای فعلی کنم که اشکشان دم مشکشان است.

یک قسمتی از حافظه ام هست که برعکس عمل میکند.وقتی باید خاطره ای را فراموش کند،نمیکند!  وقتی باید مطلبی را به یادم آورد،نمی آورد.سر ناسازگاری دارد.باید یک فیلتر برای در ورودی اش نصب کنم تا به هرانچه که من دوس دارم اجازه ورود دهد و بقیه را از همان گوشه کنار به نحوی خارج کند.

یک قسمت از مغز برای نگهداری افرادیست که در زندگی ام نقش موثری داشتند.برای تک تکشان صندلی راحتی و نوشیدنی خنک میگذارم ،تا خسته نشوند،تا نروند،تا برای همیشه بمانند...

مرکز این کاخ تو در تو جاییست که پروژه  اصلیه غم و شادی از اینجا کلید میخورد.غم را نمیتوان حذف کرد.نمیتوان مثل یک غده بدخیم برید و انداخت بین باقالی ها.باید باشد،تا حواسم پرت نشود،تا قدر روزهایی که شادم را بدانم.شاد بودن خوب است،ولی مثل یک باقلوای خوشمزه ،اگر زیاد استفاده شود مرض قند میارود.گاهی باید طعم تلخی چشیده شود.تلخی های مفید.مثل زیتون تازه از درخت چیده شده،طعمش مثل زهرمار است ولی درون آدم را میسازد.




سورپرایز های خلقت!


لازمه بعضی وقتا نگاه کنی تو چشمای مادرتو با اعتماد به نفسی بگی مامان چیکار کردی که خدا اینقد دوسِت داره و منو به تو هدیه داده؟من هدیه کودوم کارِ خوبِ تو هستم؟در خوشبینانه ترین حالت اونم یه نگاه به شما میکنه و یه نگاه به آسمون،دستاشو میبره بالا و با خنده  میگه خدایا این بچه خل و چل منو شفا بده!انقد کیف میده وقتی لبخند رو صورتش میکارید!!حتی به یقین میرسید که عجب نعمت بامزه ای خدا به مامانتون داده.اگه اینطور نیستیم، اینطور بشیم!یه کاری کنیم که جایزه باشیم واسه خونوادمون.

هنوزم بعد 7 سال ،گاهی ناباورانه دست میکشم سرو صورتشو میگم مریم تو واقعا واقعی هستی؟؟!؟تو کودوم شب قدر این همه خوشبختیو آرزو کردم؟!

شک ندارم که تربیت غرزند قبل انعقاد نطفه و حتی قبل از ازدواج پدر و مادر شروع میشه.از الآن بچه هامو تربیت کنیم.یه کاری کنیم که بچه هامون جایزه ی کارای خوب ما باشن.



+ بازی منوی شبانه جمعی از بلاگرها رو از اینجا ببینید.با تشکر از آزی خانوم

من یک ISFPهستم :دی


ما اگه وقتی کوچیکتر بودیم ازین امکانات داشتیم الآن اینجوری نبودیم:دی 

من یکی که بعد از ؟؟سال از زندگیم تازه دارم به استعدادا و علایقم پی میبرم

آزمون میرز-بریگز تو وبلاگ یکی از دوستان دیدم!!!امتحان کنید.آزمون جالبیه.واسه من که اکثریاش درست بود :) 

ادامه مطلب ...