زمـ ـانی بر زمـ ــین
زمـ ـانی بر زمـ ــین

زمـ ـانی بر زمـ ــین

آرزو



دوست دارم یه همچین میز کار و قفسه هایی واسه خودم درست کنمیکی از کارایی که دلم میخاست  یاد بگیرم نجاری بودچون همیشه دوست داشتم چیزاییو که تو ذهنمه خودم واسه خودم درست کنم.حتی خیاطی و بافتنی هم دوست داشتم یاد بگیرمولی هیچ وقت فرصتشو برای خودم ایجاد نکردم .وقتایی هم که فرصتش بود انقد  تو یادگیری عجله میکردم که از هر کاری فقط یه اپسیلون یاد گرفتم که به درد نمیخوره.

بعضی وقتا حس میکنم بیشتر ساعتایی که تو مدرسه گذشت ،زمان تلف شده ی زندگیمه.اصلا یکی از فانتزیام این بود که بچمو هیچ وقت مدرسه نفرستم و چیزایی رو که نیازه یاد بگیره بعضیاشو خودم یاد بدم ،یا بفرستمش پیش کسی که متخصص در اون زمینه هست.چون افت خلاقیت و رفتار رو از وقتی که خواهرم رفت مدرسه کاملا احساس کردم.قبل از مدرسه حرفایی میزد،نقاشیایی میکشید و رفتارایی داشت که من هرکی میدید میگفت این خیلی بچه ی خاصیه!ولی همین که پاش به مدرسه باز شد علاوه بر اون استرس و فشار و گاها کم شدن اعتماد به نفسش به خاطر رفتارای اشتباه معلم ،خلاقیتشم از دست داد.همه ما اینطور بودیم!فقط کسی آنالیزمون نکرده بود.

آخ اگه میتونستم به این آرزوم هم برسم....

Amused To Death

بدانید که جز این نیست که زندگی این دنیا بازی و سرگرمی و آرایش نمودن و فخرفروشی تان به یکدیگر و افزون طلبی از همدیگر در اموال و فرزندان است ، همانند بارانی که گیاهان ( سرسبز حاصل از ) آن کشاورزان را به شگفت آورد سپس پژمرده شود و آن را زرد بینی سپس خشک و شکسته شود و در آخرت عذابی سخت است ( برای طاغیان ) و آمرزش و خشنودی خدا ( برای مطیعان ) ، و زندگی دنیا جز متاع فریب نیست.



دنبال یه سری شعر و موزیک انگلیسی بودم که هم ریتمش زیاد تند نباشه   بتونم بفهمم هم معنی جالبی داشته باشه که  اینو پیدا کردم.شعراشون مثل یه داستان مرموز و بعضیاشم یه تیکه هایی از تاریخو داره.کلیپ هاشونم جالبه.خلاصه اگه دنبال تقویت زبان یا شنیدن موزیکای خوب انگلیسی میگردین گروه Pink floyd گزینه مناسبیه: )


No tears to cry no feelings left
This species has amused itself to death


+راستی تا یادم نرفته کلیک 

دهه 80

این دهه هشتادیا دیگه شووورشو درآوردن!

امروزبه خواهرم  گفتم رنگای منو بر نداریااا !بچه پرررو صاف صاف تو چشام نگام کرده میگه :هرکه نان از عمل خویش خورد*منت حاتم طائی نبرد:|

اداء وظایف الخواهری فی المقابل الخواهری:|

همه ی مدتی که مشغول امتحانا و درسام بودم به این فکر میکردم که واقعا در حق خواهرم ،خواهری نکردم!نه وقت داشتم تو درسا کمکش کنم نه پای درد دلش بشینم:( برای همین وقتی آخرین امتحانم تموم شد بهش قول دادم شب براش قصه بگم^_^  یه قصه ار خودم ساختم در مورد شهر اعداد:| چون به شدت از ریاضی متنفره و مثلا میخاستم با مباحث ریاضی آشتیش بدم:))

خیلی ذوق زده شده بود و با حیرت به قصه گوش میداد.منم استعداد به هم ریخته خودم در زمینه ادبیات رو جمع کرده بودم ،و در یک لقمه میخاستم به خورد بچه بدم-_-

وقتی داشتم میگفتم :صفر میخاست بره با اعداد بازی کنه ،ولی به هر کدوم که برخورد میکرد ضرب در اون میشد و  حاصل صفر میشد.حالا یه شهر پر از اعداد 1 تا 9 داشتن فرار میکردن و صفر دنبالشون بود تا باهاشون بازی کنه و اعداد هی به هم میخوردن و ضرب در هم میشدن و اعداد جدید ساخته میشد و میترسیدن به صفر بخورن خودشونم صفر شن!خلاصه شهر به هم ریخته بود.

تو این قسمتای قصه خیلی هیجان زده شده بود و میخندید ولی وقتی به جایی رسیدیم که صفر تنها افتاده بود تو شهر اعداد و غصه میخورد یهو دیدم بچه گوله گوله داره اشک میریزه:| گفتم دختررررر چرا گریه میکنی آخه؟!؟!؟0_o

گفت: آبجیییییییییییی؟؟!؟!هققققققققق هووووووووقنمیشه صفر تنها نشه؟:( من دلم براش میسوووزه

وقتی دیدم احساسات بچه جریحه دار شده گفتم باشه بابا:| یکی از اعداد که خیلی مهربون بود،مثلا 6 !وقتی دید صفر تنهاست یه راه چاره پیدا کرد و الخ....

یهو دیدم بازم نق و نوق آبجی خانوم شروع شد.گفتم باااااز چی شدهههه

گفت میشه 2 مهربون باشه؟؟؟؟آخه من تو مدرسه شمارم 2 هست:|

خلاصه خاستم یه قصه بگم انقد همه جای قصه رو تغییر داد آخرش همه چی به خوبی و خوشی تموم شد و جناب  2 محترم به عنوان رییس شهر منصوب شد و قانون ضرب شدن اعداد رو از شهر حذف کرد تا همه به خوبی و خوشی کنار هم زندگی کنن:| 


+تازه امشب میگفت ورژن 2 شهر اعدادو برام تعریف کن:|

زیباسازی

آیا امتحانات پایان ترم خود را تمام کرده اید؟:|

آیا حوصله تان در خانه به سر میرود؟:|

آیا تنبل و یک جا نشین شده اید؟:|

آیا دلتان میخاهد مفید باشید؟:|

پس با ما همراه باشید:|


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سلاااااام بر همه بیکارانِ یکجا نشین تویِ خونه!


اگه شما هم از اون دست آدمایی هستید که از درست کردن کاردستی و اینجور جفنگیات خوشتون میاد، خوب چیه مگه؟منم خوشم میاد:|

به همین منظور هرچی قوطی پنیر و جعبه و ظرفای به در نخور توی خونه رو با استفاده از پدیده دکوپاژ(:|)به ظرفای جینگله مستون تبدیل کردم و حالشو بردم

شما هم بیکار نشینید:| یه ذره از من یاد بگیرید:|




 

ادامه مطلب ...