زمـ ـانی بر زمـ ــین
زمـ ـانی بر زمـ ــین

زمـ ـانی بر زمـ ــین

ت و ه م

دیشب خواب میدیدم دارم میرم خونمون.همسایه ها خونشونو ترگل ورگل کرده بودن،کلی گل و گیاه کاشته بودن.رسیدم خونه ی خودمون.زنگو زدم.یه نفر دیگه جواب داد.گفتم مامان درو وا کن منم.گفت اشتباه گرفتین!بعد زنگ زدم گوشیه مامانم.دوباره یکی دیگه جواب داد گفت نخیر اشتباه گرفتین.حتی دیگه همسایه هام منو نمیشناختن.تو خواب قلبم از دهنم داشت میزد بیرون.میگفتم یعنی این همه سال من تو توهم زندگی میکردم؟حالا تنها شدم؟خیلی لحظه ی سختی بود..اصلن خیلیاااااا

یاد فیلم ذهن زیبا افتادم.واقعا وحشتناکه آدم یه عمر با توهم زندگی کنه...

از خواب که بیدار شدم دو سه دقیقه این ور اون ورو با تعجب نگاه میکردم میگفتم نکنه اینا همش توهمه؟هنوزم مطمئن نشدم!از اولین توهم زندگیم 17-18 سالی میگذره.وقتی که تو خونه تنها بودم و دیدم یه پلنگ داره از رو دیوار خونمون رد میشه!

شایدم یه روز اون لحظه برسه که بیان بگن همه این چیزایی که دیدین ،هیچ کودوم نبودن!


نظرات 3 + ارسال نظر
ریحون دوشنبه 22 اردیبهشت 1393 ساعت 19:58

چه وحشتناک... :(
جمله ی اخری نفهمیدم!

اوهوم خیلی
خودمم هنوز نفهمیدم

الـــی ... چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ساعت 19:06 http://goodlady.blogsky.com/

این رو من ننوشتما

الان داری خواب میبینی

بیدار شو دختر :))

هرکی خوابه خوش به حالش
ما به بیداری دچاریم

p.t پنج‌شنبه 25 اردیبهشت 1393 ساعت 11:46

سلام
عجب...
پلنگ رو دیوار ...به همین وضوح؟!
منم یه با توهم زدم ... یه بار تو که تو خونه تنها بودم و داشتم درس میخوندم که یکی اومد ( نمیدونم کی بود) گفت چایی داریم ... گفتم نه و بعدش دوباره شروع کردم به درس خوندن ... هیچی دو دقیقه بعدش که به خودم اومدم گفتم : چی شده؟!!!
این کی بود ؟!!!
:|

سلام
آخه من اون موقع کوچیک بودم.گربه رو دقیقا اندازه یه پلنگ دیدم.حتی الانم که یادم میاد حس میکنم اونموقع خیلی گنده بود:|

اوه اوه این دیگه خیلی ترسناکه من از این توهما بزنم همونجا سکته رو هم همراش میزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد