زمـ ـانی بر زمـ ــین
زمـ ـانی بر زمـ ــین

زمـ ـانی بر زمـ ــین

گلخونه من

شاعر دهه دوره نوجوونیه ما میفرمان که:

ولی چقد آخه باز باید از گلها گفت ؟
حرفهای دلو پنهونی تو قصّه ها گفت طلسم شرممو باید که بشکنم
اگه دل بزاره حرفمو اینبار بزنم گل و گلدون بهونن ، باد بارون بهونن
شب و ستاره و مهتاب و آسمون بهونن اگه میگم برات از دل خستم
بهونست که بگم ... گل و گلدون بهونن ، باد بارون بهونن


بعلههه این مقدمه بود که دوباره فخر فروشی کنم و عکس باغچه و گلدونهای عزیزمو براتون به نمایش بگذارم خخخ


 

ادامه مطلب ...